عشق یعنی گیتار

یه انگیزه خیلی قوی میخوام که بلند شم دوباره. آیدا (یکی از فنای ماکان) همون دختری که کوه یخ رو رهام بهش تقدیم کرد. دوستم نبود تاحالا باهاش حرف نزده بودم ولی با خبر فوتش انگار یکی از دوستامو از دست دادم:( بار هزار و یکمه به هوادار ماکان بودن افتخار میکنم. من الان همون درد تو قلب رهامو حس میکنم. خیلی خستم. خیلی!

با خودمم قهرم ؛ سرم و چشمام و گوشام درد میکنه از خودم بدم میاد! دارم گند میزنم به همه چیز نه درس خوندم نه ادیت زدم نه اون زبان کوفتیو اوکی کردم دیگه اعصاب اهنگ گوش کردنم ندارم میخوام تمرین کنم با چیزی ذوق نکنم (مرحله جدید از خریت) حوصله نوشتن و گیتار زدن و ورزش کردنم ندارم کلا میخوام یکم عقب وایستم تماشا کنم. پ.ن: گفتن گوشیم سه شنبه میرسه ( دیگه هیچ وقت مثل امروز واسش ذوق نخواهم داشت)

سلام خب راستش همه چیز خوبه و منتظرم:) منتظرم فردا بعد از ظهر بشه برم گوشیمو بخریم! و بیام کارامو مرتب کنم فیلم زبانمو بگیرم و این داستانا یه درس ریاضیو تمریناشو حل نکردم و خوب بلد نیستم باید کار کنم گرامر زبانمو بخونم و یه سری جزوه بنویسم یه ادیتم واسه پیجم بزنم خیلی بهم ریختس همه چی ولی مرتبش میکنم.

میخواستم امشب بیام وباتون کلی کامنت بذارم حرف بزنیم و چمیدونم این کارا ولی الان حس هیچی نیست چشمامم میسوزه بقیه دوستامم دارن بدون من چت میکنن تو خونمونم خبری نیست اعصاب فکر کردن به چیزیو ندارم بیکار بی حوصله جلبک طور بیخیال.

حوصلم سررفته هیچ کاری ندارم بکنم ینی نه اینکه واقعا بیکار باشم:/ هرکار هست خسته کنندست یا جزوه بنویس یا درس بخون که درهرصورت تو گوشیه یا ادیت و اهنگ و رمان. کتابم میخونم خسته میشم گیتار بخوام بزنم دارن فیلم میبینن خوابمم نمیاد چیکار کنم خب:/

از صبح همه چیز خوب بوده فقط زنگ عربیو گوش نکردم که احتمالا امشب گوش کنم الان هم فیزیک داره میگه بنویسم بعد میرم اونجا. ممکنه گوشیم فردا برسه:) انقدر ذوق دارم و دل تو دلم نیست هر چند ثانیه بعد میشم یه قر میدم برمیگردم سرجام واسه فردا تمرین ریاضی و زیست دارم بعلاوه فیلم گرفتن واسه زبان. یه سری چیزارو باید مرتب کنم مثلا پیجا و ایمیلا و پسورداشونو و این چیزا امروزم با رویا چنل یوتیوب زدیم پس چنل اپاراتو باید پاک کنم بریم اونور! گوشیم برسه حدود 70 یا 80 گیگ